جستجو در مقالات منتشر شده
۷ نتیجه برای فلوئنت
دوره ۱۰، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۹ )
چکیده
اهداف: پس از توجه مجامع جهانی به مصرف بهینه انرژی، جدارههای خارجی بناها تبدیل به یکی از مهمترین بخشها در پروسه طراحی شد. هدف از مطالعه حاضر، بررسی میزان تاثیرگذاری نوع جریان هوا و همچنین فاصله بهینه بین دو جداره، در اقلیم گرم و مرطوب ایران (جزیره کیش) است.
مواد و روشها: برای دستیابی به این هدف، پیکرهبندیهای مختلف نمای دوپوسته، با استفاده از شبیهسازیهای کامپیوتری (نرمافزار فلوئنت ۱۹/۲) مورد بررسی واقع شدهاند. دو نوع جریان هوای تخلیه هوا و لایه هوای خارج بررسی شد. هر یک از این دو جریان با سه فاصله متفاوت، ۱۰۰۰، ۱۵۰۰ و ۲۰۰۰میلیمتر شبیهسازی شدند. در این مطالعه از روش "تحقیق شبیهسازی و مدلسازی" استفاده شده است. در بخشهای شبیهسازی نرمافزاری و تحلیل عددی نوع تحقیق "کمی" و روش تحقیق "تحلیلی" است و دستیابی به نتایج براساس "استقرا" صورت میگیرد.
یافتهها: نتایج نشان میدهد که در زمانهای اوج گرما و رطوبت که هوای بیرون در حالت آسایش نیست، نوع تخلیه هوا، باعث بالارفتن دما و رطوبت داخل دفاتر میشود و آسایش حرارتی ساکنان و کاربران را با مشکل روبهرو میکند.
نتیجهگیری: در روزها و ماههای گرم لازم است از نوع لایه هوای خارجی استفاده شود. همچنین مشخص شد که در صورت استفاده از حالت تخلیه هوا، عمق بهینه حفره هوا ۲۰۰۰میلیمتر و در حالت لایه پرده هوای خارجی، ۱۰۰۰میلیمتر است.
محمد علی امید بیگی، سید علی ایوب زاده، اکبر صفرزاده،
دوره ۱۲، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۱ )
چکیده
در این پژوهش، الگوی سهبعدی جریان در آبگیری جانبی از مسیر مستقیم، هم زمان به صورت آزمایشگاهی و عددی
شکل، حاصل از برخورد دو کانال مستطیلی با بستر صلب و نسبت عرض کانال آبگیر به T بررسی شد. آزمایشها در یک تقاطع
۱۶ ، برای سه نسبت دبی آبگیری ۱۱ ADV کانال اصلی ۴۰ درصد انجام شد. سرعتهای سه بعدی جریان در محدوده آبگیر با دستگاه
و ۲۱ درصد برداشت شد. مطالعه عددی الگوی جریان با استفاده از مدل سه بعدی فلوئنت انجام شد . برای مدل سازی آشفتگی از
استفاده شد. با مقایسه نتایج به دست آمده از شبیه سازی (RSM) و همچنین مدل تنش رینولدز (k-ω و k-ε) مدلهای دو معادلهای
عددی و نتایج آزمایشگاهی، مدل مناسب برای مطالعات هیدرودینامیک و پارامتریک انتخاب شد . مقایسه نتایج به دست آمده از
مدلهای آشفتگی با نتایج آزمایشگاهی نشان داد که الگوی جریان داخل کانال اصلی به وسیله ی هر سه مدل به خوبی پیشبینی شده
بوده است. مقایسه خطوط k-ε بیشتر از مدل k-ω نسبت به دو مدل دیگر بهتر عمل کرده و قابلیت مدل RSM اما در کانال آبگیر، مدل
جریان به دست آمده از نتایج آزمایشگاهی و عددی در ترازهای مختلف نشان دهنده قابلیت مدل استفاده شده در شبیهسازی ویژگی -
های جریان در آبگیرها است. مقایسه منحنیهای هم سرعت در ترازهای مختلف نشاندهنده کاهش چشم گیر سرعت جریان در لبه
پایین دست دهانه آبگیر در ترازهای پایینی بوده که در بسترهای متحرک ناحیه، محتمل رسوب گذاری خواهد بود. نتایج نشان میدهد
که با افزایش نسبت دبی انحرافی، عرض ناحیه جدایی جریان داخل آبگیر کاهش یافته و فاصله خط تقسیم جریان از دیواره داخلی
کانال اصلی افزایش مییابد. با مقایسه جریانهای ثانویه دهانه آبگیر در نسبتهای مختلف دبی ، مشاهده شد که با افزایش نسبت
دبی انحرافی، گستردگی جریانهای ثانویه در ترازهای پایینی، بیشتر شده که این امر سبب جاروب رسوبات بیشتری از مقابل دهانه
آبگیر و انتقال آنها به کانال آبگیر خواهد شد.
دوره ۱۴، شماره ۳ - ( ۳-۱۳۹۳ )
چکیده
چکیده- با توجه به کاربردهای مختلف، تقاضا برای استفاده از شناورهای تندرو افزایش یافته است. از اهداف مهم در راستای طراحی و ساخت این دسته از شناورها، دستیابی به سرعتهای بالاتر میباشد؛ روشهای مناسب کاهش درگ، کمک شایانی جهت نیل به این هدف خواهند نمود. روشهای گوناگونی به منظور کاهش درگ در شناورهای تندرو معرفی شدهاند که یکی از این روشها تغییر در شکل بدنه با ایجاد تونلهای جانبی طولی در بدنه میباشد. در این روش شکل معمول (تک بدنهی) این دسته از شناورها تغییر میکند. در این مطالعه اثرات افزودن تونل به شناور تک بدنه با هدف کاهش درگ مورد بررسی قرار گرفته است که برای این منظور از نرمافزار تجاری انسیس - فلوئنت استفاده شده است. برای بررسی توزیع دو فاز سیال از روش حجم سیال استفاده میشود. نتایج نهایی در قالب تأثیرات تونل بر روی کاهش درگ و نیز تغییرات زاویهی تریم شناور در دوحالت بدون تونل و با تونل ارائه شدهاند و شرایط تحلیل به گونهای بوده است که مشخصههای اصلی هندسی نظیر طول و عرض و نیز میزان بار در دو حالت مشابه میباشند. با توجه به نتایج به دست آمده از تحلیلها، افزودن تونلهای جانبی تأثیر قابل ملاحظهای بر روی کاهش درگ خواهد داشت.
نرگس نظری، سید علی اکبر صالحی نیشابوری،
دوره ۱۵، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۴ )
چکیده
در این مقاله حرکت ذرات رسوب در کانال مستقیم و آبگیرجانبی بر اساس دیدگاه لاگرانژی شبیهسازی شده است. هدف از این مطالعه بررسی عملکرد مدلDPM در شبیه سازی مسیر حرکت ذرات رسوب و همچنین برآورد نسبت رسوب انحرافی (نسبت بار بستر ورودی به آبگیر به کانال اصلی) با استفاده از این روش میباشد. خصوصیات جریان با استفاده از مدل آشفتگی تنشهای رینولدز در نرم افزار فلوئنت شبیهسازی شده است. مطالعات شامل دو بخش کلی میباشد: در بخش اول به منظور بررسی صحت عملکرد مدل، مسیر حرکت ذره در کانال مستقیم شبیهسازی گردید. مقایسه نتایج عددی حاصل با دادههای آزمایشگاهی که به همین منظور برداشت شده است، صحت شبیهسازی عددی را تایید میکند. در بخش دوم الگوی حرکت رسوبات در آبگیر جانبی از مسیر مستقیم به صورت کیفی و کمی بررسی گردید و نتایج با دادههای آزمایشگاهی موجود مقایسه شد. بررسی الگوی حرکت رسوبات، نشاندهنده تشکیل ناحیهای گوهایشکل در دهانه آبگیر میباشد. همچنین نسبت رسوب انحرافی در مدلسازی عددی بصورت دستبالا تخمین زده شده است.
فاطمه غزالی، سید علی اکبر صالحی نیشابوری، محمد رضا کاویانپور،
دوره ۱۵، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۴ )
چکیده
تخلیهکنندهها یکی از سازههای جنبی سدها هستند که به دلیل سرعت زیاد جریان در آنها و کاهش فشار، مشکلاتی نظیر کاویتاسیون میتواند اثرات تخریبی بر روی این سازهها داشته باشد. لذا با توجه به این مشکلات، طراحی دقیق تخلیهکنندهها ضروری خواهد بود. از آنجا که بررسیهای آزمایشگاهی نیازمند صرف هزینههای فراوان است، استفاده از مدلهای عددی که قادر به تعیین خصوصیات جریان در تخلیهکنندهها باشد مورد توجه طراحان قرار گرفته است. در مطالعه حاضر تخلیهکننده تحتانی سد جگین با مقیاس ۱ به ۱۰ به صورت عددی مدل گردیده و نتایج آن با مقادیر اندازهگیری شده از مدل آزمایشگاهی در مؤسسه تحقیقات آب با همان مقیاس مقایسه گردید. نتایج نشاندهنده عملکرد مناسب مدل عددی در پیشبینی الگوی جریان است. هدف این تحقیق بررسی تأثیر نسبت عمق به عرض مجرا بر هوادهی و نرخ جریان ورودی به مجرا است. برای این کار مدلهای عددی متفاوتی متناسب با مدل اولیه در نرمافزار ساخته شد که وجه تمایز آن با مدل اولیه تفاوت در مقدار پارامتر عمق به عرض مجرا بود. این تغییرات در دو حالت عمق ثابت- عرض متغیر و عرض ثابت- عمق متغیر صورت پذیرفت. نتایج نشان میدهد همواره با افزایش عمق و عرض مجرا، نرخ جریان ورودی و میزان هوادهی جریان افزایش مییابد.
کیوان توکلی، حسین منتصری،
دوره ۱۷، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۶ )
چکیده
در این تحقیق با استفاده از نرم افزار فلوئنت به ارزیابی مدل های دوفازی اویلری و فاز گسسته لاگرانژی در مدل سازی پدیده انتقال رسوب و مکانیسمهای ورود رسوبات به آبگیر جانبی واقع در موقعیت ۱۱۵ درجه از یک کانال قوسی ۱۸۰ درجه با روش تزریق رسوب پرداخته شده است. برای بررسی عملکرد مدلهای دوفازی، روند حرکت رسوبات در زمان های مختلف از شروع تزریق درمدلهای عددی با مدل آزمایشگاهی مقایسه گردیدهاند. نتایج نشان دهنده عملکرد مناسب هر دو مدل در تعیین مسیر حرکت ذرات بستر در زمانهای مختلف در کف کانال و مکانیسم ورود رسوبات به داخل آبگیر میباشد اما مدل اویلری از عملکرد بهتری برخوردار است. در شبیهسازی توپوگرافی بستر نیز عملکرد روش اویلری بسیار بهتر از مدل فاز گسسته بوده است. در عوض روش فاز گسسته توانایی تعیین درصد ذرات منحرف شده به داخل آبگیر را دارا میباشد. در این تحقیق اثر زاویه انحراف آبگیر و درصد دبی آبگیری بر مکانیسم شکل گیری توپوگرافی بستر، مکانیسم ورود رسوبات به آبگیر و درصد رسوب انحرافی مورد مطالعه قرار گرفته است. مکانیسم ورود رسوبات به ابگیر در دبی های آبگیری مختلف متفاوت است اما همواره دو پشته رسوبی در مجاورت قوس داخلی در نیمه اول و دوم قوس ایجاد می شود. افزایش دبی آبگیری باعث کاهش نسبی ابعاد پشته های رسوبی می گردد. مکانیسم ورود رسوبات به آبگیر تحت تاثیر زاویه انحراف آبگیر نیز میباشد. در زاویه آبگیری ۵۰ درجه کمترین مقدار رسوب در کلیه دبی های آبگیری وارد آبگیر می گردد.
پیمان محمدزاده، میترا جوان، افشین اقبال زاده، خسرو مروتی،
دوره ۱۹، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۸ )
چکیده
کانالهای مرکب، مقطع عرضی بسیاری از رودخانهها خصوصاً در بازههای مجاور مناطق مسکونی و زراعی را تشکیل میدهد. بررسی رفتار هیدرولیکی آنها، در طرحهای کنترل سیلاب و ساماندهی رودخانهها اهمیت فراوانی دارد. در تحقیق حاضر، الگوی جریان و سطح آزاد آب در یک کانال مرکب همگرا با بهرهگیری از مدل آشفتگی RSM و روش VOF شبیهسازی شده است. مقایسه تغییرات طولی تراز سطح آب، سرعت متوسط گیری شده در عمق و ظرفیت انتقال دبی توسط سیلابدشتها با نتایج آزمایشگاهی نشان دهنده قابلیت مدل عددی در شبیهسازی الگوی جریان درکانال مرکب همگرا میباشد. با مقایسه الگوی جریان در کانال مرکب همگرا برای عمق نسبیهای مختلف مشخص گردید، اختلاف سرعت ایجاد شده بین سیلابدشت و کانال اصلی باعث بروز ساختار جریان پیچیده در عمق نسبیهای کم میشود، این اختلاف سرعت باعث به وجود آمدن جریانهای ثانویه در مقطع عرضی کانال شده و با افزایش عمق نسبی جریانهای ثانویه حذف میشوند. جریانهای ثانویه ایجاد شده باعث افت انرژی شدید در عمق نسبیهای کم میشوند. همگرایی در کانال مرکب، ظرفیت انتقال دبی توسط سیلابدشتها را کاهش میدهد چنانچه در عمق نسبی ۱/۰، سیلابدشتها کم ترین مقدار دبی را انتقال میدهند.