جستجو در مقالات منتشر شده
۷ نتیجه برای طلوعی
دوره ۱۰، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۹۹ )
چکیده
با آشکارترشدن اهمیت مدیریت زنجیره تأمین نزد صاحبان صنعت، نقش هماهنگی و یکپارچگی مؤلفههای مختلف زنجیره تأمین در ایجاد مزیت رقابتی، پررنگتر شده است. این مقاله یک مدل ریاضی جامع برای مسئله مکانیابی- مسیریابی- موجودی محصولات فاسدشدنی را با درنظرگرفتن کمبود، زمان حمل و ملاحظههای زیستمحیطی در شرایط عدمقطعیت ارائه میدهد. بهاینمنظور، یک روش حل دقیق از راه فرمولهکردن مسئله بهصورت برنامهریزی غیرخطی عدد صحیح مختلط با استفاده از رویکرد تصادفی مبتنی بر سناریو ارائه شده است که همزمان مجموع هزینههای سیستم (هزینه مکانیابی مراکز با سطح ظرفیت معین، هزینه عملیاتی مراکز، هزینههای حملونقل و نگهداری موجودی و یا کمبود مرکز ترکیبی تولید/ بازرسی)، مجموع حداکثر زمان در زنجیره و انتشار آلایندهها در کل شبکه را کمینه میکند. بهدلیل NP-hardبودن مسئله، برای حل آن رویکردی از الگوریتم
ژنتیک پیشنهاد شده است. بهمنظور اعتبارسنجی، نتایج الگوریتم پیشنهادی در مثالهای اندازه کوچک با نتایج حل روش دقیق مقایسه شدهاند. نتایج نشاندهنده توانایی الگوریتم پیشنهادی در رسیدن به جوابی با درصد اختلاف قابلقبول در زمانی بسیار کمتر نسبت بهروش حل دقیق میباشد. همچنین نتایج حاصل از عملکرد الگوریتم براساس شاخصهای استاندارد بررسی شده است. نتایج محاسباتی، کارایی مدل ارائهشده و روش حل پیشنهادی را نشان میدهد.
دوره ۱۲، شماره ۱ - ( بهار ۱۴۰۱ )
چکیده
حفظ مشتری یکی از پراهمیتترین مسائل هر سازمانی است و یافتن راهی برای حفظ و بقای مشتری از نیازهای کلیدی آن سازمان است. هدف اصلی پژوهش حاضر در حوزه یادگیری ماشین، تمرکز بر مشکل شناسایی صحیح نیازهای مشتری با روش مبتنی بر استخراج دیدگاهها، تحلیل احساسات و کمیسازی گرایش احساسی مشتریان درباره خدمات بانکی و بررسی و تحلیل نظرهای آنها میباشد. بهعبارت دیگر موضوع این پژوهش طراحی سیستم توصیهگر برای ارائه خدمات مناسب و منطبق با رضایت مشتریان با نگاه به سلیقهها، احساسات و تجربههای آنها میباشد. روش اجرای ارائهشده در پژوهش حاضر بهاینترتیب است که عقاید و تجربههای مشتریان را از راه بررسی توییتهای حاوی
هشتگهایی با عنوانها و سرفصلهای خدمات بانکی بهعنوان دادههای جامعه آماری دریافت و پس از بررسی، نتیجه را در قالب متغیرهای نمره احساسات افراد برای توییتها، نمره ارتباط، شباهت کسینوسی و میزان ضریب اطمینان و درنظرگرفتن گروههایی از ویژگیهای مربوطه و عقاید ثبتشده در فرایند آموزش و تست بهصورت ارائه پیشنهاد شخصیسازیشده برای دریافت خدمات بانکی فراهم میکند. بهمنظور ارائه راهکار توصیهگر، از روشهای دستهبندی مناسب به همراه روشهای عقیدهکاوی و رویکرد اعتبارسنجی مناسب استفاده میشود و سیستم طراحیشده نهایی با خطایی اندک، بهمنظور ارائه خدمات شخصیسازیشده و در راستای کمک به سیستم بانکی گام خواهد برداشت. ازآنجاییکه درحال حاضر ارائه خدمات بانکی متناسب با وضعیت مشتریان بهطور کامل وجود ندارد، ازاینرو سیستم مذکور در این زمینه بسیار راهگشا خواهد بود.
دوره ۱۳، شماره ۲ - ( پائیز و زمستان ۱۴۰۰ )
چکیده
دولتهای صفویه و قاجار از لحاظ نوع ساخت سیاسی، نهاد حاکمیت و پایگاه اجتماعی دارای ویژگیهای منحصربهفردی هستند. از دوران صفویه، ویژگیهای دولت ایرانی مبین نهادها و سنتهای سیاسی سنتی بود. این رویه تا دورۀ جدید و حکومت قاجار ادامه داشت. اما با ورود ایران در اواخر قاجار به عرصههای جهانی، دولت نیز متأثر از این ارتباط شد و با روی کار آمدن خاندان پهلوی، حکومت مطلقه شکل گرفت. در این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤال هستیم که دولتهای صفویه و قاجار بهلحاظ ساخت سیاسی و پایگاه اجتماعی چه تفاوتها و شباهتهایی دارند؟ یافتههای پژوهش نشان میدهد که بهلحاظ ساخت سیاسی، دولت در دوران صفویه از نوع پاتریمونیالیسم، اما در عصر قاجار از نوع پاتریمونیالیستی در حال گذار است. لذا هرچند هر دو دارای نهادهای حاکمیت مشابه بودند، اما تحول دولت در این دو دوره که ناشی از تغییرات بافت اجتماعی و طبقاتی در ایران است ساخت قبیلهای حکومت را به نوعی حکومت بوروکراتیک هدایت میکند.
دوره ۱۸، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۳ )
چکیده
با کاربرد سازگارترین فنون بهبود کیفیت خدمات، باز هم نمیتوان بهطور کامل امکان وجود نارساییهای خدماتی را از میان برداشت. کمینهسازی فاصله زمانی میان درک نارسایی خدماتی و جبران کاستیهایی که مشتریان در فرایند خدماترسانی با آن مواجه شدهاند و با حداقل هزینه، یکی از الزامهای شرکتهای پاسخگو در محیط رقابتی است.
در مقاله حاضر، مدلسازی زمان پاسخ ترمیم خدمات بهنحوی که از یک طرف بهینهسازی سود زنجیره ترمیم خدمت و از طرفی رضایت مشتریان مواجه شده با نارسایی را در بر داشته باشد، مورد توجه واقع شده است و تعارض بهینهسازی سود بین زنجیره کلی ترمیم خدمات و سود موضعی بخشها یا شرکتهای موجود در زنجیره ترمیم نارسایی خدماتی با رویکرد «برنامهریزی دو سطحی»[۱] مدلسازی شده است. بخش یا شرکت اصلی ترمیمکننده خدمات بهعنوان رهبر و در سطح پایینتر آن نیز، بخشها یا شرکتهای موجود در زنجیره ترمیم نارسایی خدماتی بهعنوان پیرو نقش تصمیمگیرنده موضعی را بازی میکنند. بنابراین یک تصمیم بهینه بهصورت مشارکتی در بین شرکتهای واقع در زنجیره ترمیم نارسایی خدماتی به کار گرفته میشود که در آن شرکت اصلی زنجیره ترمیم نارسایی خدماتی بهعنوان رهبر بهصورت تعاملی با سایر شرکتهای واقع در زنجیره ترمیم نارسایی خدماتی به مذاکره میپردازد.
در این مقاله برای حل مدل مربوطه، یک الگوریتم ترکیبی فرا ابتکاری توسعه داده شده و با یک مثال کاربردی نحوه تحلیل نتایج نیز مورد بررسی قرار گرفته است.
کلیدواژهها:برنامهریزی دوسطحی، زمان پاسخ زنجیره ترمیم، نارسایی خدماتی، واکاوی رگرسیون.
[۱] .Bi level Programming (BLP)
ایمان طلوعی، احمد ملکی، محمدعلی لطف اللهی یقین،
دوره ۲۳، شماره ۲ - ( ۳-۱۴۰۲ )
چکیده
در مطالعه حاضر رفتار چرخه ای دیوار برشی فولادی یک قاب فولادی سه طبقه مجهز به میراگرهای افزاینده میرایی و سختی (ADAS) مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه با هدف بررسی و بهبود عملکرد سیستم دیوار برشی فولادی در برابر نیروهای جانبی، میراگرهای پیشنهادی در فاصله مابین ستون ها و ورق های پرکننده دیوار برشی فولادی نصب شدند. پارامترهای مورد بررسی به ترتیب شامل ضخامت ورق میراگر (۸، ۱۰، ۱۲، ۱۴ و ۱۶ میلیمتر) و ضخامت ورق پرکننده (۳، ۴، ۵ و ۶ میلیمتر) می باشد. ارزیابی رفتار چرخه ای دیوار برشی فولادی با استفاده از روش اجزاء محدود و توسط نرم افزار ABAQUS انجام و پروتکل بارگذاری بر اساس ATC-۲۴ اعمال گردید. به منظور راستی آزمایی، نمونه آزمایشگاهی توسط نرم افزار ABAQUS شبیه سازی و ملاحظه گردید نمونه آزمایشگاهی و مدل اجزاء محدود تطابق مناسبی دارند و می توان از مدل اجزاء محدود جهت بررسی و مقایسه پارامترهای موردنظر در این مطالعه نظیر استهلاک انرژی، مقاومت، سختی و شکل پذیری استفاده نمود. نتایج نشان داد هرچه ضخامت ورق میراگرها بیشتر شد استهلاک انرژی در سیستم دیوار برشی فولادی از ۱۲ تا ۶۶ درصد در مقایسه با مدل بدون میراگرافزایش یافت. همچنین با کاهش و افزایش ضخامت ورق های پرکننده در طبقات دوم و سوم، شاهد افزایش میزان استهلاک انرژی از ۵۲ تا ۶۴ درصد در مقایسه با مدل بدون میراگر بودیم که نشان دهنده عملکرد خوب میراگرها می باشد. میزان مقاومت سیستم دیوار برشی فولادی نیز با در نظر گرفتن ضخامت های مختلف برای میراگر در مقایسه با مدل بدون میراگر از ۴۰/۲ تا ۱۴/۳ برابر افزایش یافت و با در نظر گرفتن ورق های پر کننده برای سیستم دیوار برشی فولادی شاهد افزایش مقاومت از ۳۰/۲ تا ۸۱/۲ برابر در مقایسه با مدل بدون میراگر بودیم. در ادامه میزان سختی هر یک از مدل های دیوار برشی فولادی بررسی و مقایسه گردید که شاهد افزایش میزان سختی از ۷۶ تا ۹۹ درصد در مقایسه با مدل بدون میراگر بودیم. همچنین با در نظر گرفتن ضخامت ورق های پر کننده مختلف برای سیستم دیوار برشی فولادی، میزان سختی از ۸۲ تا ۹۸ درصد در مقایسه با مدل بدون میراگر افزایش پیدا کرد. با بیشتر شدن ضخامت ورق های میراگر، ظرفیت شکل پذیری نیز از ۳۲/۲ تا ۵۵/۲ برابر در مقایسه با مدل بدون میراگر افزایش یافت و با در نظر گرفتن ضخامت ورق های پر کننده مختلف برای سیستم دیوار برشی فولادی، شاهد افزایش میزان شکل پذیری از ۲۹/۲ تا ۵۵/۲ برابر در مقایسه با مدل بدون میراگر بودیم. در ادامه با بررسی منحنی های هیسترزیس و نسبت میرایی هیسترزیس مدل های مختلف، برتری چشمگیر مدل های مجهز به میراگر نسبت به مدل بدون میراگر مشهود بود و هرچه ضخامت میراگرها افزایش یافت شاهد بیشتر شدن سطح زیر منحنی هریک از مدل ها بودیم. در نتیجه هرچه این سطح بزرگتر باشد نشان دهنده این است که عضو شکل پذیرتر بوده و قابلیت جذب انرژی بیشتری دارد. در انتها، عملکرد میراگرهای پیشنهادی به همراه مکانیزم خرابی میراگرها مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد میراگرهای ADAS با تغییرشکل های خاص خود، باعث افزایش قابل توجه استهلاک انرژی و شکل پذیرتر شدن دیوار برشی فولادی شده و با جذب مقدار زیاد انرژی، باعث کاهش نیروی وارد شده به اجزاء اصلی و مانع از تخریب سیستم دیوار برشی فولادی می گردد.
دوره ۲۴، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۹ )
چکیده
مشتریان مهمترین منابع شرکتهای خدماتی محسوب میشوند و بنابراین تردیدی نیست که شرط دستیابی به سودآوری شرکتهای بیمه، در گرو تجزیهوتحلیل مسائل مربوط به رضایت مشتریان و افزایش میزان بهرهوری خدمتدهندگان است. یکی از مهمترین عواملی که شرکتهای بیمه در ارتباط با رضایت مشتریان در زمینۀ ارائۀ خدمات بیمهای با آن مواجه هستند، کاهش مدت زمان فرایند صدور بیمهنامه به مشتریان میباشد. این موضوع بهندرت مورد توجه شرکتهای بیمه قرار گرفته است، از اینرو در این پژوهش سعی شده است با استفاده از شبیهسازی از سیستم موجود و مشاهدۀ نتایج مدل شبیهسازی شده، راهحلی ارائه گردد تا مدت زمان فرایند صدور بیمهنامه بهبود یابد.
پس از تدوین مدل در محیط نرمافزاری، نتایج حاصل از اجرای مدل شبیهسازی پیشامد گسسته تحلیل شد و جهت اعتبارسنجی مدل، مورد آزمون قرار گرفت و پس از آنکه مدل شبیهسازی شده معتبر تشخیص داده شد، نسبت به تدوین سناریوهای بهبود سیستم اقدام شد. نتایج نشان داد، با تغییر در هریک از پارامترهای تعداد کاربران مشغول به صدور بیمهنامه، زمان مراجعۀ مشتریان به پزشک متخصص و مدت زمان جوابدهی آزمایشهای تخصصی و زمان مراجعۀ نماینده بیمه به واحد صدور بیمهنامه، مدت زمان انجام فرایند صدور بیمهنامه کاهشیافته و در نهایت منجر به بهبود فرایند خدمتدهی و افزایش میزان بهرهوری خواهد شد که حکایت از اثربخش بودن تکنیک شبیهسازی پیشامد گسسته و گسترش روشهای مطالعۀ عملیاتی در حوزه خدمات دارد.
دوره ۲۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۰ )
چکیده
یکی از اهداف استراتژیک کسب و کار فعلی، بهبود پایداری در زنجیرههای تامین میباشد. شرکتها استراتژیهای جدید مدیریتی را برای دستیابی به پایداری در زنجیره تامین تولیدی مورد پذیرش قرار دادهاند. بنابراین ضروری است عملکرد پایداری استراتژیهای جدید مدیریتی بهکار گرفته شده را در زنجیره تامین مورد ارزیابی قرار دهند. هدف این مقاله، ارائه مدل ارزیابی عملکرد پایداری شیوههای مدیریت زنجیره تامین لارج در زنجیره تامین خودروسازی با استفاده از رویکرد پویایی سیستم میباشد. در این پژوهش، با مرور ادبیات و مصاحبه با خبرگان، شیوههای مدیریت زنجیره تامین لارج شناسایی و با استفاده از دیمتل فازی و فرآیند تحلیل شبکهای فازی اولویتبندی شدند و رویکرد یکپارچه از شیوههای لارج ارائه گردید و در نهایت از رویکرد پویایی سیستم برای ارزیابی پویایی شیوههای مدیریت زنجیره تامین لارج و تاثیرشان بر عملکرد پایداری در زنجیره تامین استفاده شده است. یافتهها نشان میدهد که سناریوهای بهبود در حمل و نقل انعطافپذیر و بهبود در اجرای تولید به موقع، موجب پایدارتر شدن زنجیره تامین میگردد. نتایج حاصل از اجرای این سناریوها نشان از بهبود پایداری در زنجیره تامین میدهد. همچنین نتایج نشان میدهد که استراتژی ناب، استراتژی بسیار مهمی در دستیابی به پایداری در زنجیره تامین میباشد. مدل ارائه شده به مدیران صنعت و تصمیمگیرندگان کمک میکند که نتایج بدست آمده از اجرای شیوههای مدیریت زنجیره تامین لارج را شناسایی کنند و با اتخاذ تدابیری، شیوههای موثر بر پایداری در زنجیره تامین را بهبود دهند.