جستجو در مقالات منتشر شده


۳ نتیجه برای جلالی فر


دوره ۱۶، شماره ۱۰ - ( ۱۰-۱۳۹۵ )
چکیده

یکی از اهدف مهم و تعیین‌کننده در طراحی کمپرسورهای سرعت بالای موتورهای هوایی کاهش وزن آنها می‌باشد. لازمه رسیدن به این هدف، افزایش قابلیت تولید فشار در هر طبقه مجزای کمپرسور می‌باشد. رایج‌ترین راه برای این منظور استفاده از پره‌ها با نسبت منظری زیاد است. این پره‌های بلند و نازک، در جریان سیال سرعت بالا در معرض ارتعاشات شدید ناشی از ناپایداری‌های آیروالاستیک قرار می‌گیرند. طراحان برای کاهش ارتعاشات مخرب چنین پره‌هایی، پره های مجاور را توسط دمپر میانی به یکدیگر متصل می‌کنند. این دمپرها باعث انسداد جریان و افت کارایی توربوماشین می‌شوند. در مطالعاتی که تاکنون در این زمینه انجام شده است کمتر به اثرات دمپر بر شوک پره، گردابه لبه فرار و حاشیه استال پرداخته شده است. در این مقاله، عملکرد آیرودینامیکی یک کمپرسور در دو حالت، یکی بدون دمپر میانی و دیگری با دمپر میانی بررسی و مقایسه شده است. از طرف دیگر، اثرات شوک بر شکل‌گیری جدایش القاء شده توسط شوک در هر دو مورد بررسی شده است. نتایج این پژوهش نشان می‌دهند حضور دمپر باعث شده است که بازده آیزنتروپیک کاهش یابد. این دمپر باعث می‌شود که فشار در ناحیه‌ای به وسعت ۲,۷% طول پره در اطراف دمپر و روی پره به میزان ۳۳% نسبت به حالت بدون دمپر کاهش یابد. همچنین آشفتگی‌های ناشی از دمپر باعث می‌شوند که الگوی گردابه لبه فرار پره به هم بریزد.

دوره ۱۷، شماره ۶۸ - ( زمستان ۱۴۰۳ )
چکیده

در نمایشنامۀ مرگ یزدگرد، بهرام بیضایی صحت روایات تاریخی دربارۀ مرگ یزدگرد را زیر سؤال می‌برد. شخصیت‌ها به بداهه‌گویی دربارۀ خرده‌روایت‌های نا/پذیرفتنی دربارۀ مرگ یزدگرد  می‌پردازند. مقالۀ حاضر از یک سو کلان‌روایت  تاریخی را بررسی می‌کند که قدرت ایزدی به یزدگرد شاه حق سلطنت بر مردم را داده است و از سوی دیگر خرده‌روایت‌هایی که منطق این سلطنت مطلقه را به چالش می‌گیرند. این پژوهش همچنین به بیان شگردهای روایی بیضایی می‌پردازد که شالودۀ کلان روایت فراتاریخی را می‌شکند و آن را تا حد هم‌ارزی با دیگر خرده‌روایت‌ها فرو می‌کاهد.
 

فهیمه جلالی فر، فرزاد شهابیان مقدم، محمد رضا اصفهانی،
دوره ۲۰، شماره ۶ - ( ۱۰-۱۳۹۹ )
چکیده

کاربرد روش‌های تشخیص آماری الگو[۱]در پایش سلامت سازه به منظور یافتن تغییرات در سازه توجه زیادی را به خود جلب کرده ‌است. در این زمینه، رویکردهای متفاوتی توسط محققان به کار گرفته می‌شود و موفقیت یک روش بستگی به سازه یا تغییرات بوجود آمده در سازه دارد. یکی از مسائلی که در اعمال روش‌های تشخیص آماری الگو کمتر مورد توجه قرار گرفته است، متغیر بودن شرایط محیطی و کاربری در هنگام ثبت داده‌ها در کاربردهای عملی است. هدف از این مقاله معرفی کاربرد جدیدی از روش کاهش تصادفی[۲] (RD) در تشخیص خرابی به منظور ارتقای نتایج حاصل از تحلیل سری زمانی است. روش  RDاز طریق میانگینگیری داده‌های سری زمانی در بازه‌های زمانی مشخص، سری زمانی پاسخ سازه را به پاسخ ارتعاش آزاد کاهشی سازه[۳] که تنها شامل اطلاعاتی درباره ویژگی‌های دینامیکی سازه است، تبدیل می‌کند. از مدل اتورگرسیو- اتورگرسیو با ورودی خارجی[۴] (AR-ARX) برای برازش یک مدل ریاضی به داده‌های سری زمانی پاسخ ارتعاش آزاد کاهشی سازه استفاده شده است. پس از محاسبه خطای باقی مانده مدل، معیار جدیدی به نام معیار باتاچاریا[۵] برای تعیین وجود خرابی و مکان آن به کار گرفته شده است. . با استفاده از داده‌های حاصل از دو نمونه‌ شاخص در حوزه پایش سلامت سازه به اعتبارسنجی روش ارائه شده پرداخته شده است. نتایج نشان می‌دهد که استفاده از روش RD به علت میانگین‌گیری و نرمال‌سازی داده‌ها می‌تواند تاثیر تغییرات شرایط محیطی و کاربری را کاهش ‌دهد و وضعیت سازه را به درستی تعیین کند. همچنین استفاده از معیار باتاچاریا می تواند نتایج پایش سلامت سازه را در تشخیص وجود خرابی و تعیین مکان آن بهبود بخشد.
 
۱ Statistical Pattern Recognition
[۲] Random  decrement
[۳] Free decay vibration
[۴] Autoregressive- Autoregressive with exogenous output model
[۵] Bhattacharya measure
 
۱ Statistical Pattern Recognition
[۲] Random  decrement
[۳] Free decay vibration
[۴] Autoregressive- Autoregressive with exogenous output model
[۵] Bhattacharya measure


صفحه ۱ از ۱